با درود به همگی دوستان مخالف و موافق، خوانندگان همیشگی و آنهایی که تازه آمدند! امروز میخواهم حاشیهای بنویسم بر برنامه تلویزیونی نوبت شمای بیبیسی فارسی که ده دوازده روز پیش پخش شد. نام برنامه این بود: «نظر شما درباره منشا انسان چیست؟» متاسفانه اگر برنامه را به صورت زنده از ماهواره ندیدید؛ راهی برای مشاهده مجدد آن نیست. امکان مشاهده آنلاین آن هم در وبسایت بیبیسی وجود ندارد. من شانس آوردم و توانستم برنامه ضبط شده آن را ببینم. در هنگام دیدن برنامه مطالب بسیاری به ذهنم هجوم آورد که وقت نشد همان موقع بنویسم. ولی از آنجاییکه ماهی را هر وقت از آب بگیری تازهاست، الان به نکاتی چند اشاره میکنم. ابتدا در چند شماره نظرم را درباره خود برنامه میگم.
- ۱. موضوع برنامه بسیار جالب بود و مسلما من از دیدن آن ذوق زده شدم! 🙂 اگر خبردار شدید که برنامهای در زمینههای مورد علاقه ناباور پخش میشود، لطف کرده و مرا خبر کنید!
- ۲. با اینکه موضوع برنامه جالب بود، ولی تماسها و نظرات داده شده در این برنامه آنقدر نویدبخش نبود. جز این هم انتظاری نمیرفت. چون متاسفانه آگاهی عمومی در این زمینه به شدت کم است. البته نظرات درست هم تک و توک وجود داشت.
- ۳. همانطورکه انتظار میرفت بیبیسی اصل بیطرفی را رعایت کرد. ولی متاسفانه اکثر دیدگاههای انعکاس یافته نادرست بودند. (حتی دیدگاههای موافق فرگشت) بیشتر به این خاطر که کسانی که زنگ زدند افراد مطلعی نبودند. شاید چون افراد مطلع داخل ایران قادر به اعلام آزادانه نظر خود نیستند.
- ۴. نظرات مخالفان فرگشت (تکامل) انسان هم به طرز اعجاب آوری سطحی و پیش پا افتاده بود. من درک نمیکنم چرا این افراد برای یک بار هم که شده کتابی به دست نگرفتهاند و در این مورد نخواندهاند! بی خبری تا کجا؟! البته این جهل و بیخبری عمومی در مورد پدیده فرگشت تا حدود زیادی برمیگردد به عدم آموزش اصولی آن در سیستم آموزشی. همچنین سانسور و عدم اجازه چاپ کتابها و صحبت آزاد در این زمینه هم مزید علت بودهاست. متاسفانه درحالیکه همه روزه مقالات و کتابهای بسیاری در این زمینه در جهان منتشر میشوند؛ در ایران کتب اولیه آن هم به زور یافت میشود. از وضعیت ترجمه آثار مشهور هم نپرسید که دریغ آور است! مشهورترین و پرفروشترین کتابهای علمی روز جهان در این زمینه در ایران ترجمه نمیشوند و وجود خارجی ندارند. این مساله خواب غفلت را سنگینتر کردهاست. باید کاری کرد!
و اما حالا بپردازم به خود مطلب! ببینید عزیزان. این مساله بسیار مهم است. همانطور که در پستهای سالگرد داروین عنوان کردم؛ چه چیزی برای یک انسان میتواند جالبتر و مهمتر از این باشد که بداند چگونه و چرا «خودش» به وجود آمده؟ واقعا حیف نیست ندانیم؟ متاسفانه جوی که در ایران امروز وجود دارد این است که: «ای آقا؛ هنوز که چیزی معلوم نشده که! خود دانشمندا هم نمیدونن ما از کجا اومدیم.» این کاملا اشتباه است. ما با دانش امروز واقعا میدانیم که انسانها به مانند دیگر جانداران در فرآیند فرگشت از جانداران پیشین خود به وجود آمدهاند. این مسالهای است که باید در ذهنها جا بیافتد. دیگر گذشت آن زمان بیخبری و تردید. فرگشت انسان و جانوران یک ادعای بدون مدرک و کشککی نیست! بلکه یکی از جالبترین، کاملترین، و پژوهیدهترین شاخه های علمی به شمار میرود. مدارک علمی موجود برای فرگشت بیشمار است و انکار آن تنها از یک ذهن ناآشنا یا متعصب برمیآید. البته اکثرا زیر دسته ناآشنا قرار میگیرند. چون واقعا مدارک فرگشت برایشان توضیح داده نشده و نمیدانند. اگر بدانند قضیه برای بسیاری فرق خواهد کرد. اشتباهات و مغالطههای مطرح شده در مورد فرگشت انسان و فرگشت به طور کلی بسیار بود؛ ولی در اینجا تنها پاسخ دو تا از اصلیترین انتقادهایی که هم در برنامه زنده و هم در وبسایت بیبیسی فارسی و بالاترین مطرح شده را میدهم.
شبهه ۱: اگر فرگشت واقعا اتفاق افتاده و جد ما میمون بوده، پس چرا میمونها هنوز متکامل نشدهاند و در همان سطح باقی ماندهاند؟
این بدفهمی رایج چند بار در برنامه مطرح شد. و عجیب آنکه فردی پیدا نشد که زنگ بزند و پاسخ این شبهه پیش پا افتاده را بدهد!
نخست آنکه جد ما میمون نبوده! شامپانزه هم نبوده. ما و آنها باهم در جایی از زمان فرگشتی نیاکان مشترک داشتهایم. آن نیاکان مشترک نه شامپانزه بودهاند نه انسان؛ بلکه نیاکانی بودهاند که در دو مسیر مختلف فرگشتی در نهایت به این دو گونه منجر شدهاند. شاید عبارت درستتر این باشد که شامپانزهها «پسرعمو»های فرگشتی ما هستند. (نه اجداد) البته باید توجه داشت که ما به ایپها نزدیکتریم تا به میمونها. میمون هم برابر فارسی ایپ «ape» نیست. شاید بتوان ایپ را بوزینه یا آدمنما ترجمه کرد. ما انسانها (گونه هوموساپینس) و دیگر ایپها زمانی با هم نیاکان مشترک داشتهایم.
ایپها نسبت به میمونها بزرگتر هستند و دم ندارند. از میان خود ایپها چهار تا بیشتر به هم شبیه هستند: شامپانزه، گوریل، انسان و اورانگوتان. به همین جهت به این چهار گونه ایپهای بزرگ میگویند. همانطور که در تصویر پایین میبینید شاخهای که از یک طرف به ما و از یک سو به شامپانزه و بونوبو (شامپانزه کوتوله) رسیده بسیار به هم نزدیک است. یعنی اینکه نیاکان مشترک ما متاخرتر (در دوره زمانی نزدیکتری) بودهاند. (شامپانزهها و شامپانزههای کوتوله «بونوبو»ها خودشان در زمان جدیدتری از هم جدا شدهاند.) میتوان گفت تفریبا از زمانی که اجداد ما کمکم روی دوپا راه رفتند، از اجداد شامپانزههای امروزی فاصله گرفتند. (بخوانید: چرا روی دوپا راه میرویم؟)
نیای مشترک «ما و شامپانزهها» با «گوریلها» هم کمی دورتر، یعنی حدود ۶ تا ۸ میلیون سال پیش زندگی میکردهاست. همانطور که در تصویر میبینید گونهای که به گوریل امروزی رسیده کمی پیشتر از اجداد ما و شامپانزهها جدا شده. به همین طریق میتوان به نیاکان مشترک با اورانگوتانها و دیگر ایپها با میمونها (و تمام اعضای راسته نخستیها) در زمان قبلتر رسید. و دوباره قبلتر با دیگر پستانداران. و دوباره قبلتر با خزندگان، و قبلتر با ماهیها و همانطور… تا آغاز حیات! البته توجه دارید که مسیرهای مشابه شاخهشاخهای را میتوان تا میلیاردها سال قبل برای هر گونه جانوری تشکیل داد. حالا تصور نکنید که این نمودارهای درختی تنها بر اساس فسیلها و شباهت ظاهری ترسیم شدهاند؛ خیر. برای ترسیم درخت زندگی جانوری از شواهد ژنی که بسیار دقیقتر هستند استفاده میشود. یعنی حتی اگر یک دانه فسیل هم نبود، شواهد ژنتیکی و تاریخچهای که در درون ژنها نهفته است، برای اطمینان از اینکه فرگشت در طول زمان اتفاق افتاده و جانداران از گونههای پیشین به وجود آمدهاند کافی بود.
دوم اینکه، این بدفهمی از آنجا ناشی میشود که برخی به اشتباه گمان میکنند که فرگشت هدف معین و ویژه ای دارد؛ و مثلا انسان متکاملترین موجود و هدف فرگشت است! این دیدگاه بسیار بسیار سادهانگارانه و اشتباه است. کسانی که چنین ادعایی میکنند به طور حتم از الفبای فرگشت آگاه نیستند. فرگشت اصلا و ابداً به معنی بهتر شدن و کامل شدن نیست. شاید از دلایل این بدفهمی ترجمه اشتباه «Evolution» به فارسی، یعنی «تکامل» باشد. ایولوشن اصلا به معنی تکمیل شدن و کامل شدن (تکامل) نیست. برای همین است که من توصیه میکنم از برابر فارسی «فرگشت» به جای تکامل استفاده کنیم.
شامپانزه شدن، انسان شدن، گربه شدن، شیر شدن و… هدف فرگشت نیست. اصلا فرگشت هدفی به سویی از پیش تعیین شده ندارد. این نهایت سادهاندیشی است که تصور کنیم ما انسانها از دیگر جانداران بیشتر فرگشت یافتهایم یا هدف فرگشت بودهایم. چون اصلا فرگشت به این مفهوم نیست. فرگشت بیشتر به مفهوم تغییر و تحول است. همه جانداران فرگشت یافتهاند و خواهند یافت. مثلا ما نمیتوانیم بگوییم شیر از گربه فرگشت یافتهتر است! اینکه به نظر ما شیر سلطان جنگل و قویتر و بهتر است خارج از صورت مساله است و ربطی به فرگشت یافتهتر بودن ندارد! درست به همان شکل که گفتن اینکه چرا دیگر ایپها و میمونها انسان نشدهاند؛ سخن بخردانه و معنی داری نیست. همانطور که گفته شد در فرگشت هدف به طور ویژه شیر شدن؛ گربه شدن؛ میمون شدن؛ انسان شدن و… نیست. یا هدف به طور ویژه بالدار شدن، شناگر شدن، تیزبین شدن، باهوش شدن… هم نیست. مثلا نمیتوانیم بگوییم چون زنبور عسل نور فرانبفش را میتواند ببیند و ما نمیتوانیم پس زنبور از انسان بهتر و فرگشت یافتهتر است! در ضمن باید دانست که در فرگشت، جاندار موفق لزوما نباید پیچیدهتر باشد. مثلا باکتریها را در نظر بگیرید. پس از سه میلیارد سال هنوز سر و مر و گندهاند! در حدود نیمی از زمان زمینشناسی اجداد ما موجودات ساده و باکتری بودهاند. هنوز هم بسیاری از موجودات باکتری هستند. چون فرگشت لزوما به معنی پیچیده شدن نیست. قضیه بیشتر بقا باتوجه به محیط (به ویژه خطرهای محیطی) و وجود جانداران اطراف (به ویژه جانوران شکارچی) است.
مغز سخن اینکه، نمیتوان گفت انسان فرگشت یافتهترین جاندار است، یا بالاترین پله فرگشت و هدف آن است. همچنین باید دانست همه جانداران فرگشت یافتهاند و چیزی به شکل بهتری و بدتری «کلی» هم وجود ندارد. مثلا نمیتوان گفت عقاب از یوزپلنگ بهتر است چون میتواند پرواز کند! در واقع این یک چیزی ذهنی «subjective» است نه یک چیز عینی «objective». (فرق نظر سابجکیتو با آبجکتیو این است که آبجکتیو یک نظر قابل اثبات و یک فکت مشخص است. در مورد یک چیز آبجکتیو یا عینی میتوان با قطعیت اظهار نظر کرد. ولی یک چیز سابجکتیو یا ذهنی یک چیز قطعی نیست و تنها چیزی است که در ذهن آدم میگذرد. مثلا به نظر من شعر سهراب سپهری خوب است و به نظر جنابعالی بد. این یک چیز سابجکتیو است. یا یک مثال معروف آن؛ دمای اتاق یک چیز آبجکتیو است که با دماسنج قابل اندازه گیری است. ولی سردی و گرمی اتاق یک چیز سابجکتیو است و شاید به نظر هر کس فرق کند.) پس در زمینه جانداران بهتری و بدتری کلی وجود ندارد، و بستگی دارد چه موضوع خاصی مورد نظر باشد. مثلا اگر بگوییم گونه انسان در قدرت تفکر از شامپانزه قویتر و بهتر است این یک نظر درست است. ولی این ربطی به فرگشت یافته بودن یا نبودن پیدا نمیکند. (مثلا قدرت بدنی شامپانزه خیلی از ما بیشتر است!)
شبهه ۲: اگر فرگشت واقعا اتفاق افتاده پس قضیه حلقه مفقوده داروین چیست؟ چرا هنوز فسیلهای حلقههای میانی پیدا نشدهاند؟
این هم از بدفهمیهای رایج است. راستش گاهی خندهام میگیرد که چه طور هنوز چنین چیزی توسط برخی عنوان میشود! عزیزان ۱۵۰ سال از ایده داروین گذشت! این شبهات دیگر فسیل شده و به تاریخ پیوسته! شاید وقت آن رسیده که چند تا مقاله و کتاب بهروز هم در مورد دانش فرگشت بخوانیم. دو تا نکته هست.
نخست آنکه، منظور از حلقه یا زنجیره گم شده چیست؟ باید توجه داشت که فرآیند گونه زایی (به وجود آمدن گونه جدید از گونه قبلی) فرآیندی تکه تکه و منقطع نیست؛ بلکه یک فرآیند به هم پیوسته و تدریجی است. در واقع میتوان تمامی جاندارانی که تا کنون به وجود آمدهاند و مردهاند را حلقه میانی نامید. همچنین جاندارانی که امروز زنده هستند هم نسبت به جانداران قبل و بعد از خود جانداران میانی به حساب میآیند. در واقع گونه میانی چیز خاصی نیست و تمام جانداران گونه میانیاند. این از شانس ما بوده که توانستهایم جسته و گریخته فسیلهایی در این میان پیدا کنیم. و برای راحتی خودمان آنها را نامگذاری کردهایم و فسیلهایی که از نظر زمانی از هم دورتر بودهاند و بیشتر با هم اختلاف داشتهاند را گونههای میانی نام نهادهایم. حتما توجه دارید که این در واقع یک چیز قطعی نیست. به همین دلیل است که گاهی زیستشناسان در نامگذاری جانداران دچار مشکل میشوند. چون سیر جانداران یک سیر پیوسته است و ما برای راحتی کار خودمان آنها را «گونه» مینامیم و دستهبندی میکنیم.
چیزی که من همیشه میگویم این است که طبیعت یخچال فریزر نیست و مسئول حفظ و نگهداری اجساد مردگان نیست! تنها درصد بسیار کمی از همه جاندارانی که هرگز زنده بودهاند فسیل تشکیل میدهند. همینهایی هم که ماندهاند واقعا عالی است و ما شانس آوردیم که اجساد برخی جانداران در این میان به شکل فسیل شده باقی مانده و ما هم برخی از آنها را پیدا کردهایم! البته باید توجه داشت که شواهد فسیلی از زمان داروین تا کنون بسیار بسیار متنوعتر و بیشتر شدهاند. مثلا فسیلهای هومینیدهای بسیاری از اجداد انسان و انساننماهایی که منقرض شدهاند؛ مثلا «نئاندرتال»ها به دست آمدهاست. یا مثلا ما فسیلهایی پیدا کردهایم که گذار از ماهی به دوزیست، از خزنده به پستاندار، یا از دایناسور به پرنده و… را نشان میدهند.
دوم اینکه، اصلا فرض کنیم بدشانسی میآوردیم و اجساد «همه» جانوران قدیمی به شکلی نابود میشد (مثلا با تجزیه و در آتشفشان و…) در آنصورت باز هم تفاوتی نمیکرد! فرگشت به قدرت امروزینش باقی میماند. چرا؟ چونکه مدارک فرگشت تنها فسیلی نیستند. انبوهی از شواهد مختلف از فیلدهای مختلف علمی فرگشت را ساپورت میکنند. ازجمله مهمترین آنها زیستشناسی ملکولی و شواهد ژنی است. اگر اصلا هیچ فسیلی وجود نمیداشت؛ هیچگونه شواهد جنینی نبود؛ آناتومی مقایسه ای جواب نمیداد؛ و توزیع جغرافیایی جانداران بر روی کره زمین هم فرگشت را تایید نمیکرد؛ در آنصورت باز هم شواهد ژنتیک مقایسهای فرگشت را اثبات میکرد. وقوع فرگشت و اینکه ما از جانوران پیشین فرگشت یافتهایم یک فکت علمی است مثل اینکه زمین به دور خورشید میچرخد. حال کار «نظریه» فرگشت این است که مکانیسمهای وقوع «فکت» فرگشت را توضیح میدهد.
+ فرگشت به جای تکامل: خواهشمندم دقت شود که همانطور که در توضیح شبهه یک گفته شد واژه تکامل غلط انداز و اشتباه است. بهتر است از واژه فرگشت استفاده کنیم. برای من عجیب است که چرا نخستین کسانی که ایده داروین را به فارسی برگرداندند؛ آن را تکامل ترجمه کردند؟! تا جایی که میدانم کتاب منشا انواع داروین در زمان قاجار در مدرسه دارالفنون به فارسی ترجمه شدهاست. احتمالا این ترجمه اشتباه از آنجا آغاز شده. جالب اینجاست که حتی در خود زبان عربی هم برابر ایولوشن واژه تطور (تَ طَ وْوُ) است. تطور به معنی تغییر و تحول و به نظر من برابر درستی است. من نمیدانم ما چرا آنرا تکامل ترجمه کردیم؟! ولی شاید حالا هم خیلی دیر نباشد! بهتر است از این پس بگوییم: فرگشت . فرگشتی . نظریه فرگشت . فرگشتگرا . زیستشناسی فرگشتی و…
+ بیشتر بدانیم! چه خوب است بتوانیم کمکم اینها را جا بیاندازیم. امروزه این علم از هیجانانگیزترین و پرمخاطبترین دانشها در سطح جهان است. کتابهای علمی عامهپسند «Popular Science» با موضوعات فرگشتی نوشته ریچارد داوکینز؛ گولد؛ دنیل دنت؛ استیون پینکر و… بسیار بسیار پرفروش هستند. همه جا بحث این چیزها داغ است! ولی متاسفانه در ایران ما، کمتر حرف این چیزهاست. این کتابها حتی ترجمه هم نمیشوند امسال که سال داروین است، زمان خوبی است برای آشنایی و کنکاش در ایده بزرگ داروین. امر خطیر آگاهی-بخشی را از خود شروع کنیم! 🙂 بیشتر بدانیم! بدا به حال کسانی که از دانستن ما میترسند. 8)
Filed under: فرگشت [تکامل]، گوناگون، به من بگو چرا؟، دین، دانش، زیستشناسی | Tagged: bbc، evolution، persian، فارسی، فرگشت، فرگشت انسان، منشا انسان، پاسخ، ایولوشن، ایران، بیبیسی، بدفهمی، تلویزیون، تکامل، تکامل انسان، تکاملی، خلقت، خدا، دین، داروین، شامپانزه، علم |
آی بابا شما چه توقع هایی داری ها! در کشوری که استاد دانشگاه ش کردان باشد و رئیس جمهورش هاله نور دور سرش بچرخد چه توقع هایی داری! برای بچههای کلاس اولی درس انتگرال دادن میخ در سنگ کوفتن است!
—————
ناباور: درود دوست عزیز!
قبول دارم! ولی خب ما هم باید تلاشمان را بکنیم. وگرنه اگر با این وضعیت پیش برود رنگ قرن بعدی را نخواهیم دید. کمکم باید بفهمیم که یک چیزی در ادیان و خرافات لنگ میزند!
شاد و پیروز باشید
جالب اینه که ویکیپدیا ape رو به فارسی میمون ترجمه کرده
—————
ناباور: درسته نیما جان. باید تغییرش داد. شاد باشی
درود بر ناباور عزیز.
پاسخ بهجا و پسندیدهای بود. من خود نیز در بسیاری مواقع به اشتباه از واژهی «تکامل» استفاده میکنم که بهتر است با دقت بیشتری «فرگشت» را جایگزین کنم.
این مطالبی که شما مینویسید بسیار ارزشمند است و امیدوارم که توجه بیشتری به آن شود. یکی از موضوعاتی که به آن اشاره کردید، Popular Science را هم باید جدی گرفت. به قول شما کتابهای زیادی توسط دانشمندان یا عالمان بزرگی در زمینههای علم، فلسفه، هنر و الخ نوشته شده. بعضی به فارسی ترجمه شدهاند و قابل تهیه از کتابفروشیها یا اینترنت هستند. بعضی هم خیر. برای آن دسته که ترجمه نشدهاند سلسله مطالب ساده نگاشته شده کمک شایانی به بالابردن سطح آگاهی عمومی میکند. اصولا خودت بهتر میدانی ما مردمی هستیم که نوشتههای کوتاه را به خواندن یک مقالهی بلند یا یک کتاب ترجیح میدهیم. من هم از همین بُعد اعتقاد دارم که نوشتههای شما بسیار ارزشمند است.
موفق باشی دوست من.
—————
ناباور: درود طاها جان.
سپاس فراوان! امیدوارم واقعا بتوانم در امر آگاهی-بخشی یک مهره کوچک یاریرسان باشم.
در مورد استفاده از فرگشت به جای تکامل هم امیدوارم جا بیافتد! شاید باید یک کمپین فرگشتی راه بیاندازیم تا مردم متوجه این قضیه شوند! 🙂
در مورد کتابهای Popular Science هم دست روی دلم نگذار که خون است! خیلی از کتابهای سطح بالا و پرمخاطب در سطح جهانی در بازار کتاب ایران جایی ندارند. اثر این جای خالی در اندیشه و سطح گفتمانها محسوس است.
شاید یکی از راهکارها برای آشناسازی خواننده ایرانی با این موضوعات روز، ترجمه مهمترین این کتابها و گذاشتن آنها بر روی وب به طور رایگان باشد. البته اینکار خیلی زمانبر هست، ولی خب به نظر من ارزشش را دارد.
امیدوارم این نوشتههای کوچک من هم آنطور که شما به آنها لطف داشتی قادر به روشن ساختن گوشهای از تاریکیها باشد. باز هم سپاس!
شاد و پیروز باشی
ناباور سلام و عرض ادب
کوروش هستم از بلاگ خانه ی رایمند
انسان موجودی متناقض نماست . او کوچکترین ذره ی آگاهی است یک اتم ، بسیار هم اتمی و با این وجود او وسعتی را شامل است . که فلک به تمامی در او جای گرفته است .
شبهایت به شادی روزهایت در پناه آزادی
—————
ناباور: درود کوروش جان
😉
شاد باشی
درود ناخدای ناباور عزیز
ناباور جان دیگه حسابی معروف شدی جهانی شدیا! دوستان قدیمی یادت نره!
ممنون از مطلب زیبا و آموزنده ای که نوشتی. فعلا که متاسفانه جماعت جمکرانی به سرعت مشغول پسرفت هستند و دنبال سرنخ امام زنان ته چاه میگردند! چه برسه به اینکه بفهمند تکامل یعنی چه؟
خسته نباشی و سپاس
—————
ناباور: درود دوست عزیز
چاکریم رفیق! 😉
سپاس. البته این مطالب بیشتر برای ذهنهای جستجوگر آمادهتر نوشته میشه.
شاد باشی
سلام ناباور
اولاً که مبارکه انقدر معروف شدی!
دوماً که نمی دونم این وبلاگو دنبال می کنی یا نه:
http://atheistmovies.blogspot.com/
ببین چیزای خوبی برای دانلود میزاره (با لینکهاش تو رپیدشر). پست هاش هم کوتاه هستن. من تا حالا چندین مستند عالی (بیشتر مال بی بی سی) رو ازش دانلود کردم و لذت بردم.
اینجا هم چیزای خوبی داره و لابد گل سرسبدش هم مستند «گاد دیلوژن» هست که خود داکینز مجریش هست.
http://freedocumentaries.net/c/Religion/
سوماً: ببین تکامل غلط، قبول، اما فرگشت یعنی چی؟
چهارماً: ببین، داری زحمت می کشی، کاملاً معلومه، اما فکر می کنم پست هات یک کمی بلند هستن، یعنی ممکنه یک سری از مخاطب های احتمالی رو به همین خاطر از دست بدی (البته برای خواننده علاقمند طولانی نیست).
—————
ناباور: درود دوست عزیز! با دست پر آمدی!
اولأ که چاکریم! 😉
دوماً، دنبال میکنم! عالیه! تقریبا تمام این مستندهای در رابطه با دین رو دیدم! 🙂 چند تا نکته!
آ) نمیدونم میدونی یا نه ولی کتاب گاد دیلوژن داوکینز به فارسی ترجمه شده! دانلود کتاب توهم خدا
ب) این فیلم مستند گاد دیلوژن هم که معرفی کردی زیرنویس فارسی شده! دیدن مستند توهم خدا
پ) ورژن فارسی مشابه این وبلاگ ایتیست مویز هم چند وقتیه به صورت محدود راه افتاده! دانلود سنتر یک بیخدا
سوماً، فرگشت = فر+گشت. «فر» بر طبق دهخدا: پیشوند است بمعنی پیش ، جلو، بسوی جلو، و غیره ، چنانکه در کلمات فرخجسته و فرسوده. «گشت» هم که به معنی گردیدن و تغییر یافتن و این چیزهاست. البته به گفته برخی این فر معنای اوج و پیشرفت هم میدهد و از این نظر هنوز مشکل مشابه تکامل را دارد! از این جهت برخی میگویند شاید «دگرگشت» یا «برآیش» واژگان بهتری باشند. ولی به نظر من این فر در فرگشت مثل فر در فرسایش بیشتر به معنی ادامه عمل گشتن یا سودن است و از این نظر درست است.
چهارماً، ممنون از این پیشنهادت. خودم هم احساس کردم که مطلب یک مقدار زیاد شد. تازه خیلی جلوی خودمو نگه داشتم که کم و خلاصه باشه! من همیشه سعی میکنم حوصله مخاطب رو هم در نظر بگیرم! ولی مثل اینکه اینبار کمی زیاد شد. سپاس
شاد و پیروز باشی
آقا خیلی ممنون بابت یاریرسانیتان به جامعهی ایران
فقط یک گلایه دارم: چرا اینقدر دیر بهدیر اینجا رو بهروز میکنید؟ من همیشه میترسم نکنه خدایینکرده (!) یهوقت اینجا رو تعطیل کنید.
یه خواهش هم دارم: میشه لطف کنید فید سایت سکولاریسم فور ایران رو برام بنویسید؟ من بهش دسترسی ندارم.
خیلی ممنون
واقعا زحمت میکشید، خسته نباشید. خدا قوت :دی
—————
ناباور: درود دوست عزیز.
شما لطف دارید. 🙂 نه من اینجا را تعطیل نخواهم کرد! بلکه گسترشش خواهم داد! خوشحال میشوم همراه باشید.
در مورد بهروزرسانی دیر به دیر هم پوزش! سعی میکنم بیشتر در خدمت شما عزیزان باشم.
متاسفانه فید سکولاریسم به روز نیست. ولی خب به هر حال این است: http://www.secularismforiran.com/rss.xml
شاید بهتر باشد در گروه یاهوی آن عضو شوید: http://groups.yahoo.com/group/secularism4Iran
شاد و پیروز باشید
خرد یارتان! 😉
مثل همیشه نزدیک تر به واقعیت
ممنون ناباور عزیز،
خوشحالم که بی بی سی هم ارزش کارهای تو رو فهمیده.
من همیشه از پستهای تو کلی چیز یاد میگیرم.
شاد باشی.
—————
ناباور: درود آزاده جان.
سپاس. پیروز باشی
سلام ناباور!
خوبی؟
منو که میشناسی ، نیازی به توضیح نداره 🙂
توی وبلاگم 2 سوال از داروینیستها پرسیدم ، ممنون می شم
اگه جواب بدی.
http://theovert.blogfa.com/post-41.aspx
راستی چرا از ابزار»ادامه ی مطلب» استفاده نمی کنی؟
الآن وبلاگت خیلی بی نظم شده ، همه ی نوشته ها از بالا تا پایین توش وجو داره 😉
موفق باشی
—————
ناباور: درود دوست گرامی
دو پرسش را دیدم. اینها از شبهات رایج است که پاسخ به آنها برای همه مشکل گشاست. حتما در فرصت مناسب پستی به آندو اختصاص خواهم داد. فعلا در این پست پاسخ دو تا شبهه معروف داده شده. پاسخ دو شبهه دیگر شما هم داده خواهد شد. در ارتباط باشید. 😉
در مورد استفاده از ابزار ادامه مطلب هم سپاس از پیشنهادت. راستش بیشتر چون وبلاگ به دلیل روشنگری و برانگیختن روحیه شک و پرسشگری در میان جوانان فیلتر است! از این جهت خواسته ام وقتی کسی با دردسر فراوان با فیلترشکن وارد میشود حجم زیادی از نوشته ها را در همان صفحه نخست ببیند. به هر حال باز هم پیشنهاد شما بجاست. اینطوری خیلی صفحه اول طولانی میشود!
شاد و پیروز باشی
ای رزوگار، این فیدخوان من همیشه یک چند پستی عقب هستش، اصلاً خبر نداشتم که پست جدید گذاشتی. میخونم و در مورد هر دو پست آخرت نظر میدم.
درود ناباور عزیز
مشکل مردم ایران اینه که با مطالعه به طور کلی هیچ میانه ای ندارند. اگر کسی شروع به مطالعه در هر زمینه ای بکند به تدریج خودش علاقه مند می شود و ادامه می دهد ولی مشکل ما این است کسی شروع به مطالعه نمیکند و حکومت هم بسیار خرسند است از این مسئله زیرا مردمی که مطالعه ندارند فکرشان هیچگاه رشد نخواهد کرد و همیشه در یک سطح باقی می مانند.
طرف تا حالا نشسته یک نگاه گذرا به نظریه داروین بندازه و بعد میاد نظر میده در این مورد.علت این مسئله اینه که مردم ایران دوست دارند بگن ما از همه چیز سر در میاریم.
بدرود. پاینده ایران
—————
ناباور: درود مسعود عزیز. درسته که سرانه خواندن کتاب در ایران کمه. عواملش هم مختلف و به هم وابستهست. متاسفانه برای فهم بعضی چیزها جز خواندن راه دیگری نیست! بدبختانه در ایران امروز خیلی کتابها در دسترس نیستند و جو خودسانسوری هم بر ما غالب شده. از این نظر پخش کتابها و مقالات، و ترجمه آثار (به ویژه ممنوعه و نایاب!) در اینترنت برای جلوگیری از مرگ فکری جامعه حیاتی است. خجالت آورست که مشکلات ما چیست و دغدغههای فکری خردگرایان جهان چیست! باید خواند و گسترش داد.
شاد باشی
سلام
من رو که میشناسی 🙂 نیازی به توضیح نیست 🙂
من توی وبلاگم 2 سوال از داروینیستها پرسیدم ، ممنون میشم جوابش رو بدید.
راستی شما چرا از ابزار «ادامه ی مطلب» استقاده نمی کنی؟
وبلاگت خیلی نامنظم شده ، از بالا تا پایین وبلاگ پر نوشته هستش. 😉
(من این کامنت رو دیشب هم دادم که احتمالا طبق معمول رفته توی اسپم ها)
موفق باشی
—————
ناباور: با درود دوباره
امان از این اکسیمت اسپمدونی! کامنت قبلی شما هست. شاد باشی
جالب بود…
درود ناباور عزیز
علم و دین در تناقضند و این رو نمیشه کاریش کرد.
یادمه در دوران دبیرستانمون در ایران یک قسمتی از کتاب دینیمون در یک سالی نوشته بود «آیا علم و دین در تناقضند؟ »
و در ادامۀ اون در مورد مثلا سن و سال امام زمان و داستان های تورات و قرآن و خواب 300 ساله و …ماست مالیهای خودشو کرده بود که واقعا هم نتونسته روی این خرافات رو درست ماست مالی کنه.جالب اینه که موقعی که میگفتن مثلا از لحاظ علمی و پزشکی سن امام زمان هیچ مشکلی نداره و میتونه اینقدر زیاد باشه خیلی ها هم باور می کردند.یعنی آخوند دیوث برای به کرسی نشوندن حرف خودش واقعیات یا تجربیات علمی و عقلی رو هم از ریشه دستکاری می کرد تا دیگه ذهن ما یارای پرسش کردن نداشته باشه و در عالم توهمات سیر و سفر کنه …
—————
ناباور: درود دوست عزیز.
متاسفانه همینطور است. من هم از نزدیک شاهد وارد کردن مهملات و خرافات دینی در علم بودهام. خب متاسفانه وقتی سیستم آموزشی در دست یک حکومت دینی است، انتظار دیگری هم نیست. به همین دلیل در چنین جوی که در میان ما به وجود آوردهاند و ما را به راستی از جهان علم و اندیشه جهانی جدا کردهاند؛ نقد باورها و آگاهی-بخشی برای عموم امری حیاتی است. شاد باشی
سلام دوست عزیز، ممنون به خاطر این مطلب
همونجور که خودت گفتی متاسفانه آگاهی درباره مفهموم فرگشت در میان ما ایرانیان بسیار ناچیز است، یک دلیلش مسلماً به خاطر تکرار هزارباره برخی نظرات است که به شکلی ناخودآگاه پذیرش نگاهی دیگر را بسیار مشکل کرده و یک بخش هم به خاطر سیاستی است که برای محوکردن هرگونه اندیشهای که منکر خلقت هوشمند است از سوی حکومت دنبال میشود. دوستی دارم که دانشجوی پزشکی است و تعریف میکرد که برای انجام یک کنفرانس دربارهی زیستشناسی تکاملی در دانشکدهی پزشکی مجبور بوده هیچ اشارهای به کلمهی تکامل نداشته باشد.
بگذریم،
فکر میکنم اگر بیشتر به این موضوع فرگشت انسان و مسیر آن بپردازی نکات زیادی را برای مشتاقان روشن کنی.
مدتی پیش مطلبی رو مطالعه میکردم که به همین فرگشت انسان میپرداخت و با استفاده از شکل جمجمه گونههای میانی مثلاً هومو هابیلیس، هومو ارکتوس، نئاندرتال و نهایتاً هومو ساپینس و مقایسه آنها باهم و همچین مقایسه حجم مغز و افزایش آن در این گونهها، مسیر این فرگشت را به شکلی بسیار قابل فهم به تصویر در میاورد. اگر بتونی درباره این رابطه یعنی گونهها و حجم مغزشان مطالبی رو بنویسی فکر میکنم بد نباشه.
—————
ناباور: درود ورتیگونه عزیز.
دقیقا به همین دلایلی که ذکر کردی آگاهی عمومی در مورد پدیده فرگشت در میان ما ایرانیان بسیار کم است. واقعا فکر کنیم؛ اگر پذیرش فرگشت با انتخاب طبیعی در میان مردم ایران زیاد شود؛ آنگاه پذیرش آفرینش هوشمند (خلقت) کم میشود. این یعنی اینکه زیراب حکومتی که مشروعیتش را از به اصطلاح دین و خدایش گرفته از پایه و اساس زده میشود. پس قطعا فهم و درک عمومی در این بارهها به ضررشان است. ولی چه بخواهند چه نخواهند این مطالب با سرعت بی سابقهای در غرب در حال پیروزی بر دین و خرافه است. آخوندها هم تا ابد نمیتوانند دیوار سانسور فکری را ادامه دهند. به نظر من ما در این میان باید نقش کاتالیزر را بازی کنیم، و این فرآیند فهم عمومی را سرعت دهیم!
اصلا از اهداف اصلی این وبلاگ روشن کردن حقیقت فرگشت (تکامل) است. حتما در زمان مناسب درباره جمجمه انسانهای نخستین و نحوه فرگشت آنها هم خواهم نوشت. سپاس از پیشنهادت. شاد باشی
من این برنامه رو ندیدم.
باید اعتراف کنم که نوشته های این وبلاگ یکی از عواملیه که من رو به خوندن در این زمینه ترغیب میکنه.
—————
ناباور: درود سروش عزیز.
شما لطف داری. 😉
شاد و پیروز باشی
درود
با ((ماجرای غرانیق و ستایش سه بت توسط محمد)) به روز شدم.
بدرود. پاینده ایران
سلام، من این برنامه را به طور مستقیم دیدم، نکته های زیادی داشت که تو خوب اشاره کردی
اما مهمترین نکته برای من معرفی وبلاگ ناباور بود. خیلی روشنم کرد. امروز وبلاگ ها هستند که دیده میشوند و واقعا هستند.
—————
ناباور: درود فرخ عزیز! 😉
معرفی وبلاگ در بیبیسی برای خودم هم جالب بود. همانطورکه در مقاله ات گفته بودی میزان تاثیرگذاری وبلاگها در جهان آنلاین و آفلاین به طور حتم بالاست و باید آنها را جدی گرفت. البته باید دانست که امروز دیگر وبلاگنویسی سنتی تنها جواب نمیدهد، و یک وبلاگنویس حرفه ای باید همزمان از چندین ابزار اینترنتی استفاده کند. امروز دور دور فیدخوانی، استفاده از دیگ ؛ بالاترین و دلیشس، و همچنین سیستمهایی مانند یوتیوب و پیکاسا است. در این میان ارتباط بیشتر با مخاطب از طریق ابزاری مثل فیسبوک و عضویت در فرومها و گروههای اینترنتی مختلف برقرار میشود. تویتر و فرندفید و از این دست چیزها هم دیگر آنقدر فراگیر شدهاند که از بقال محل تا رییس جمهور کشور از آنها استفاده میکنند! (یکی از دلایل موفقیت و محبوبیت اوباما در میان جوانان همین توجه و استفاده حساب شده کمپین او از امکانات آنلاین بود.)
چه قدر راه های تاثیرگذاری در دنیای وب زیاد شد! 🙂 شاید بد نباشد در یک وقت مناسب پستی درباره شان بزنم!
ممنون که سر زدی. سرم به شدت شلوغ است. به زودی با دست پر برخواهم گشت.
شاد و پیروز باشی دوست من
سلام ناباور!
از دندون كشف شده تو ايران خبر داري؟!
ميدوني ماله چه دوره از زمين شناسيه؟؟؟؟؟!
زنده باد اسلام عشق زندگي…
—————-
ناباور: درود دوست عزیز.
لینکی چیزی! کی؛ از کجا؛ چه طور؟!
بعد ارتباطش با دین حنیف چیست؟!! 🙂
شاد باشید
درود بر دوست خوبم ناباور ارجمند؛
باز هم دیرکرد مرا میبخشید. البته ضررش به سوی خودم است بیشتر چرا که دیر خواندن نوشتارهای شما همیشه انسان را پشیمان میکند که چرا دیروز اینرا نخوانده است!
نوشتار گیرا و سودمندی داشتید. مانند همیشه. بسیار سود بردم. بسیاری چیزهای جدید و نکات مهم را برشمردید که شایستهی سپاسگزاری است.
زنده و پاینده باشید.
—————
ناباور: درود دوست خوب و خردمندم کوروش بیخدا 😉
سپاس عزیز. شما لطف داری.
شاد و پیروز باشی
ناباور خیلی خوشحالم که شبکه بی بی سی فارسی قدمی در این زمینه برداشت و از مطالب خوب شما استفاده کرد.
من یک پست در مورد «شروع پیدایش جهان» نوشتم که الان متوجه شدم که شما هم مطلب کامل تری در این مورد نوشتید. دوباره کاری شد! متاسفانه نبود وقت باعث میشود که نتوانم وبلاگ ها را مطالعه کنم، فقط در بالاترین یک مروری کمی داشته باشم. اما باید سعی کنم بیام اینجا 🙂
مطالب شیرین و آموزنده ای تو این وبلاگ هست که باید به همه توصیه کنیم. خیلی زحمت می کشید، خیلی ممنون و خوشحالم که اینجا را فعال نگه می دارید.
—————
ناباور: درود فریبرز جان؛
سپاس. نظر لطف شماست. 😉
بله. مطلب شما را درباره پیدایش جهان دیده بودم. خیلی جالب بود. چرا دوباره کاری؟! از اینجور مطالب هرچه بیشتر و متنوع تر باشد بهتر.
کارهای خوبتان را ادامه دهید.
شاد و پیروز باشید
روز بیست و هفتم اردیبهشت ماه (هفدهم ماه می )مصادف با روز جهانی مبارزه
با هوموفوبیا ( همجنسگراستیزی ناشی از ترس از همجنسگرایان ) می باشد.
متاسفانه به دلیل کمبود آگاهی های اجتماعی راجع به دگرباشان جنسی این پدیده
در جامعه ی ایران بسیار فراگیر است، بنابراین بدین وسیله از شما وبلاگ نویس
عزیز دعوت می کنیم شما هم با نوشتن پستی درباره ی این معضل اجتماعی
با توجه به مخاطبان بسیاری که دارید به بالا رفتن آگاهی های جامعه ی ما در
این زمینه کمک کنید و به فعالین حقوق بشر در زمینه ی حقوق دگرباشان جنسی
یاری رسانید
با تشکر
انگار یه فسیل پیدا شده که یه ربطی به نظریه داروین پیدا می کنه میشه لطفا راجع به این موضوع اگه چیزی می دونید بنویسید
http://news.nationalgeographic.com/news/2009/05/090519-missing-link-found.html
زبانم هنوز اونقدر خوب نیست
درودبر دوست باستانی از دنیای چهار میلیارد سال پیش ..
فیلتر كه شدیم وبلاگ تازه ای زدیم ..
دوست عزیز به نظر من ایران و ایرانی در حال حاضر در عصر جمكران زندگی می كنند ..
این عصر یك مشخصه اش این است كه در حالی كه میدانیم و می خوانیم .. ادم و حوا نمی توانست و نمی تواند .. تولید اولیه انسان باشد .
اما به علتهای زیادی از جمله .. منافع در همراه شدن با ایده حكومتی .. از دست دادن مفت خوری و زندگی انگلی و ترس از این دنیا و ان دنیا به نوعی حسابگری و از اخور و تبره خوری .. و ..
ادم های زیادی در همان نسل ادمی و حوایی مانده و با ادامه این جمهوریت دینی در عمق ان بیشتر فرو رفته و خواهند رفت .. بگذریم ..
من مطلبی خواندم كه در انگلستان دانشمندها توانسته اند .. منشا اولیه موجود زنده را با مواد و شرایط چهار میلیارد سال پیش .. به وجود اورند ..
ادرس دقیقتر را برایت می نویسم ..
بدرود
درود ناباور ارجمندم؛
حال شریف؟ خوب هستید؟
—————
ناباور: درود کوروش جان.
خوبم. ممنون. به زودی برمی گردم.
شاد باشید
ملت شريف ايران
تك تيراندازان نظام ظلم و ستم فرزندان مظو م ما را از روى بامها به ضرب گلوله بر كف خيابانها
پر پر ميكنند. با اعتصاب سراسرى از حق حيات و آزادى خود د فاع كنيم.
هوالحق :امير
چه بلایی سرت اومده؟
چرا دیگه آپ نمی کنی؟
چرا جواب منو ندادی؟
—————
ناباور: سلام و درود دوست عزیز
ببخشید تازه سر زدم. مشکلاتی بود. ممنونم که به فکر بودی.
زنده باشی