اگر اولین بار است که به واژه مغالطه (مُ لِ طِ) برمیخورید، احتمالا مطالب این پست جمع و جور اهمیت به سزایی در زندگی شما خواهند داشت. اگر هم استاد تشخیص مغالطه هستید، خب یک مرور کلی ضرری ندارد. در ابتدا ببینیم اصلا این مغالطه مغالطه که میکنند چیست؟
- مغالطه: مغلطه (مَ لَ طِ) با همدیگر. کلامی که مردمان بدان در غلط و اشتباه افتند. مغلطه کردن: در اشتباه انداختن (دهخدا)
- مغالطه: یا سَفسَطه جزئی از بحث است که به طور قابل اثباتی در منطق و فرم آن ایراد وجود دارد و بنابراین کل بحث را نامعتبر میسازد. مغالطه به استدلال و قیاس باطل برای دگرگون نشان دادن حقایق گفته میشود. مغالطه گو کسی است که از روی استدلال غلط به یک نتیجهای درست یا غلط دست یافته و آن نتیجه را در دیگر نتیجه گیریها به عنوان یک استدلال غلط بکار میگیرد. (ویکیپدیا)
و اما شاید بگین حالت خوشه ها! گیریم فهمیدیم این مغالطه ها چی هستند؛ حالا چه فایده ای داره؟!
۱. به ما کمک می کند تا در اندیشه مان از آنها اجتناب کنیم، و بتوانیم هنگامی که در بحثی علیه مان به کار گرفته شوند، آنها را تشخیص دهیم. آگاهی آمادگی می آورد.
۲. فهم اینکه چرا این این الگوهای برهان غلط اندازند، در فهم سرشت استدلال خوب به ما کمک خواهد کرد. هر مرض جدیدی که پزشکان کشف می کنند، آنان را از سرشت سلامتی آگاه تر می سازد، همین مطلب در منطق نیز صادق است. (سکولاریسم)
پس مهمه! شناخت مغلطه ها (مغالطات) بخش مهمی از منطق و اندیشه انتقادی هست. حالا این اندیشه انتقادی چیه؟
- اندیشه انتقادی: اندیشهٔ انتقادی یعنی درست اندیشیدن در تلاش برای یافت آگاهی قابل اعتماد در جهان. این روش شامل فرآیندهای ذهنی تشخیص، تحلیل و ارزیابی دادههاست. به بیانی دیگر، هنر اندیشیدن پیرامون اندیشیدن خودتان در حالی که شما می خواهید اندیشه تان را بهتر، روشن تر، دقیق تر، یا قابل دفاع تر بنمایید.
کودکان با قدرت اندیشه انتقادی به دنیا نمیآیند، و این قابلیت را به طور طبیعی نیز ماورای اندازهای که برای زنده ماندن نیاز دارند، کسب نمیکنند. بسیاری از انسانها هیچگاه آن را یاد نمیگیرند. این روش به سادگی توسط والدین و آموزگار معمولی قابل آموزش به دانشآموزان نیست؛ بلکه نیاز به آموزش مربیان لازم برای مهارتهای ویژهٔ اندیشه انتقادی است. (ویکیپدیا)
به طور خلاصه یعنی اینها چیزهایی هستند که باید آموخت. انسان به طور مادرزاد منتقد و مغلطه شناس اصولی به دنیا نمیآید! اینها چیزهایی است که سیستم آموزشی باید به سرمایه های مملکت یاد دهد که خب در مملکت گل و بلبل ما به جای پرورش دید انتقادی و شناخت مغالطه؛ دانش آموزان را به پذیرفتن مسائل از طریق ایمان و مغالطه تشویق میکنند! این است که باید خود یاد بگیریم. و وقتی یاد بگیریم میبینیم که نصف بیشتر استدلال هایی که در خانه؛ اداره؛ رادیو؛ تلویزیون و جراید میبینیم کشک و مغالطه هستند! 🙂 بحث شیرین اندیشه انتقادی و مغالطه ها بسیار مفصل است؛ ولی در این پست تنها۱۰ مغالطه مهم را به زبان بسیار ساده میآموزیم. علاقمندان میتوانند برای مطالعه بیشتر به منابع اینترنتی معرفی شده در پایان پست مراجعه کنند. مثالها برای شیرفهم شدن آمده است؛ زیاد جدی نگیرید! گرفتید هم خب گرفتید!
۱. مغالطه شخص ستیزی: اظهاراتی را غلط فرض کنیم چون از گوینده آن خوشمان نمیآید یا او را مغرض؛ خائن؛ جاسوس و… میدانیم. مثال:
کاوه: ناباور میگه نباید در انتخابات دهم شرکت کرد چون در کشوری که آزادی بیان و اندیشه نیست و حق انتخابی میون گزینه های مختلف وجود نداره؛ انتخابات جوکه!
مصطفی: نه بابا. اصلا مگه اون مرتیکه آدمه؟! یه کافر بی دین و ایمونه که نشسته اونجا داره واسه خودش زرت و پورت میکنه! اگه اون عقل داشت خدا و پیغمبرو زیر سوال نمیبرد!
دقت کنید که اینجا مصطفی پاسخی به کاوه نمیدهد و فقط با حمله به شخص سعی میکند کل مطلب را غلط نشان دهد و آن را بی اعتبار کند. البته اینکه کسی را فاقد صلاحیت بدانیم به خودی خود مغالطه نیست؛ به شرطی که استدلال آن طرف را نقد کنیم و بگوییم چرا غلط میگوید.
۲. مغالطه خودت هم همین طور: این مغالطه به طور خلاصه همان قضیه «دیگ به دیگ میگه روت سیاه» هست! این مغالطه معمولا در زمانی به کار برده میشود که یکی از طرفین پاسخی برای طرف مقابل ندارد و به همین دلیل تیغ اتهام را به طرف مقابل برمیگرداند تا فشار را از روی خود خارج کند. (این در واقع نوعی از مغالطه شخص ستیزی است که در بالا ذکر شد)
بیژن: حسن! خیلی خطرناکه حسن! نکش این کوفتیو! سیگار سمه. واسه خودت میگم.
حسن: زرشک! خودتم که سیگار میکشی!
در اینجا حسن تیغ انتقاد را به خود بیژن برمیگرداند که در واقع شاید دارد حرف درستی میزند. اینکه بیژن خودش سیگاری باشد یا نباشد فرقی در اصل استدلال او نمیکند که سیگار مضر است. رد ادعای بیژن توسط حسن به این روش مغالطه است. ادامهٔ نوشته
Filed under: منطق، انتقادی، اندیشه انتقادی | Tagged: مصادره به مطلوب، معمای غلط، مغلطه، مغلطه کردن، مغالطه، مغالطه تعاقب، مغالطات، مغالطات منطقی، اندیشه انتقادی، استدلال، برهان، توسل به مرجعیت، توسل به اکثریت، توسل به زور، شق کاذب، شخص ستیزی | 65 Comments »